به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیتالله شبیری زنجانی در بیانی به مناسبت دهم آذر سالروز شهادت آیت الله سید حسن مدرّس (م1316ه.ش)] به موضوع شجاعت آیتالله مدرس پرداختند و گفتند:
«مدرّس را خودم درک نکردم، از مرحوم والد شنیدم ایشان میفرمود: مرحوم مدرّس مجلس رفته بود و صحبت میکرد. شعر معروفی راجع به مردههاست که میگوید:
آنان که به صد زبان سخن میگفتند آیا چه شنیدند که خاموش شدند؟
مدرّس راجع به مخالفینش که خیلی نطّاقی میکردند و قبلاً همراه مدرس بودند ولی بعداً برگشتند، میگفت: «آنان که به صد زبان سخن میگفتند، آیا چه شنیدند، چه دیدند، چه گرفتند، چه خوردند که خاموش شدند؟!».
حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل میکرد، میگفت که: تشک و مانند آن زیر خودش نمیانداخت. عمامهاش را روی متکا میگذاشت و روی زمین میخوابید و عبای خودش را روی خودش میکشید و آن هم لحافش بود.
میگفت: این شخص باید زندان ببیند. اگر قرار بشود که روی تشک و امثال اینها بخوابد، نمیتواند زندان را تحمّل کند!
معروف است که رضاخان گفته بود که: از من چه میخواهی؟
مدرس گفته بود که: میخواهم که تو نباشی!
جرعه ای از دریا، ج1، ص546 و547










نظر شما